وقتی درباره «بودجه تبلیغات آنلاین» صحبت میکنیم، خیلیها سریع دنبال یک عدد مشخص میگردند؛ اما واقعیت اینه که یک عدد ثابت، راهنمای دقیقی برای تصمیمگیری نیست. هر پلتفرم شبکه اجتماعی، اکوسیستم و رفتار مصرف محتوای مخصوص به خودش را دارد. مثلاً اینستاگرام بیشتر روی تصویر و ویدئوی کوتاه و اقتصاد توجه کار میکند، تلگرام فضای بهتری برای محتوای عمیقتر و هدایت مستقیم کاربر به اقدام (مثل کلیک یا عضویت) دارد، و پیامرسانهای داخلی مثل روبیکا، ایتا و بله بیشتر در مرحله رشد و توسعه مخاطب هستند. به همین دلیل، یک «بودجه مشابه» میتونه در هر پلتفرم نتایج کاملاً متفاوتی از نظر ریچ، تعامل، لید و فروش ایجاد کند. پس قبل از اینکه دنبال عدد باشیم، باید نگاه کنیم که هدف کمپین چی هست، مخاطب ایدهآل کجاست و قیف تبدیل ما چطور طراحی شده.
«هزینه واقعی تبلیغات» به کیفیت اجرا هم وابسته است. دو کمپین با یک بودجه یکسان از نظر بازده تبلیغات دیجیتال و هزینه کمپین تبلیغاتی ممکنه نتایج کاملاً متفاوتی بدهند، اگر پیام تبلیغ، انتخاب رسانه یا شخص میزبان، خلاقیت (کریتیو یا چیز های خلاقانهای که در تبلیغ استفاده میشود)، لندینگ و زمانبندی با هم هماهنگ نباشند. اگر میخواهید فروش بگیرید ولی پیام شما صرفاً برای آگاهیبخشی نوشته شده یا کاربر را به لندینگی میبرید که کند است و ارزش پیشنهادی را واضح بیان نمیکند، حتی ارزانترین ویو هم میتواند در نهایت برای شما گران تمام شود. در مقابل، اگر قیف بهدرستی طراحی شده باشد، بودجههای متوسط هم میتوانند ROI (بازده تبلیغاتی) بالاتری ایجاد کنند. بنابراین «برآورد بازه هزینه» باید در کنار «فرضیات قیف» و «روش سنجش» مطرح شود؛ در غیر این صورت به جای کمک به تصمیم، باعث ابهام میشود.
مقایسه هزینه و بازده در پلتفرمهای مختلف (۱۴۰۴)
در جدول زیر، مقایسه تبلیغات در تلگرام و اینستاگرام، همچنین هزینه تبلیغات روبیکا و سایر پیامرسانهای داخلی را از نظر بودجه، بازده و جامعه هدف میبینید.
تذکر مهم: موارد زیر صرفاً تصویری نسبی از بودجه تست و رفتار بازده هستند و بسته به نیچ، میزبان، کریتیو، و فصل تغییر میکنند.
| پلتفرم | نوع تبلیغ | بازه بودجه مرسوم | بازده تقریبی (نسبی) | مناسب برای |
|---|---|---|---|---|
| اینستاگرام | پست، ریلز و استوری | از حدود ۵۰۰ هزار تومان تا چندصد میلیون تومان برای هر پکیج پست/استوری | بازدید سریع، اثر بصری قوی، فروش کوتاهمدت و برندینگ | فروشگاههای محصولمحور، مد/زیبایی، کالاهای دیداری |
| تلگرام | تبلیغات بازدیدی، گسترده، ساعتی | از حدود ۵۰۰ هزار تومان تا چند ده میلیون تومان برای هر تبلیغ | هزینه پایینتر، CTR حساس به تیتر و جاگذاری، ROI مناسب در لید/عضو | رسانههای محتوایی، خدمات آنلاین، کمپینهای جذب |
| روبیکا / ایتا و پیامرسانهای ایرانی | درج در کانالها و گروههای موضوعی | از حدود ۱۰۰ هزار تا چند میلیون تومان برای هر تبلیغ | تعامل پایینتر اما امکان رشد سریع، دسترسی به کاربران کمتر رقابتشده | استارتاپهای تازهکار، بودجههای محدود |
عوامل مؤثر بر هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی
نوع پلتفرم و جامعه مخاطب
اینستاگرام با محوریت ریلز و استوری برای محصولات بصری، FMCG (کالاهای تندمصرف مثل مواد غذایی)، مد و لایفاستایل، معمولاً نرخ تعامل سریعتری میسازد؛ اما این سرعت باعث میشود عمر پیام کوتاه باشد و نیاز به تکرار تماس وجود داشته باشد. در مقابل تلگرام بهخاطر ساختار کانال و گروه، برای محتوای طولانیتر، ارائه پیشنهادهای دقیقتر و ایجاد ارتباط مستمر با جامعه مخاطب مناسبتر است. کلیک و عضویت در تلگرام کاملاً به کیفیت تیتر، نوشتار و جایگذاری وابسته است. روبیکا و پیامرسانهای داخلی هم برای کسبوکارهای تازهکار یا برندهایی با بودجه محدود، یک موقعیت مناسب برای تست پیام و رسیدن به مخاطبی هستند که در IG (شبکه اجتماعی اینستاگرام) و TG (پیامرسان تلگرام) کمتر هدف قرار گرفتهاند. تفاوت اصلی این پلتفرمها در نوع توجه است: در اینستاگرام توجه سریع و کوتاه، در تلگرام توجه عمیقتر اما انتخابی، و در پیامرسانهای داخلی توجه ارزانتر اما نیازمند زمان برای ساخت تعامل.
نوع تبلیغ (بازدیدی، اسپانسری/اینفلوئنسری، هدفمند/ترکیبی)
مدل تبلیغ بازدیدی برای ساختن ریچ و آگاهی اولیه خوب عمل میکند، اما اگر CTA (دکمه یا جملهای که کاربر را به اقدام دعوت میکند) و پیام تبلیغ مشخص نباشد نرخ تبدیل پایین خواهد ماند و حتی در تبلیغات ارزان، هزینه کمپین تبلیغاتی بهصرفه نخواهد بود. تبلیغات اسپانسری یا اینفلوئنسری اثر «اعتماد انتقالی» دارد؛ اگر شخصیت میزبان به محصول نزدیک باشد حتی بودجههای متوسط هم میتوانند فروش قابل توجهی ایجاد کنند. اما اگر تناسب وجود نداشته باشد هزینه هر اقدام بالا میرود. کمپینهای هدفمند یا ترکیبی (مثل ادورتوریال + درج گسترده + بازنشر در میزبانهای همپرسونا) کمی هزینه هر اقدام را بالا میبرند، اما رشد و کیفیت لید معمولاً بهتر و پایدارتر میشود. انتخاب مدل تبلیغ باید با سطح بلوغ برند و ظرفیت عملیاتی آن (مثل پاسخگویی، فالوآپ و موجودی) همخوانی داشته باشد، چون کمپینهای اسپایک دار که ورودی ناگهانی زیاد ایجاد میکنند، اگر آمادگی پاسخگویی وجود نداشته باشد، باعث هدر رفت بودجه میشوند.
هدف کمپین و بودجه برند
کمپین فروش مستقیم به چندین تماس، پیام تستشده و ریتارگت دقیق نیاز دارد؛ برای همین در این نوع کمپینها بودجه بیشتر روی تکرار و بهینهسازی متمرکز میشود. کمپین آگاهی از برند نیاز به پوشش وسیعتر، فرمتهای دیداری و پیامهای ساده و بهیادماندنی دارد؛ در این حالت معیارهای موفقیت بیشتر روی ریچ، ویو کامل و تقویت لفتلاین برند میرود. جذب فالور یا عضو ممکن است ظاهراً ارزانتر بهنظر برسد، اما اگر برنامهریزی برای محتوا و فرکانس انتشار درست نباشد، در نهایت خروجی و افت تعامل باعث میشود هزینه جذب مؤثر بالا برود،برای همین همیشه باید بودجه تبلیغات آنلاین را متناسب با هدف کمپین و شاخص بازده تنظیم کرد تا هر ریال خرجشده واقعاً اثربخش باشد.
در همه این حالتها «بازه هزینه» به عواملی مثل کیفیت خلاقه، انتخاب میزبان، فصل و زمانبندی انتشار وابسته است و نمیتوان آن را تبدیل به یک عدد ثابت و قطعی کرد.
تبلیغات در شبکههای اجتماعی برای چه کسبوکارهایی مناسب است؟
برای برندهای فروشگاهی:
مخصوصاً کسبوکارهایی که محصول بصری دارند، تبلیغ در اینستاگرام معمولاً بهترین نقطه شروع است. چون با ریلز و استوری میتوان خیلی سریع داستان محصول، کاربرد واقعی، اثبات اجتماعی و جذابیت بصری را نشان داد. اما برای اینکه «افت تبدیل» اتفاق نیفتد باید مسیر کاربر بعد از کلیک واضح باشد؛ یعنی صفحه محصول سریع باز شود، مزیت رقابتی روشن باشد، متن صفحه با پیام تبلیغ هماهنگ باشد و ریتارگت براساس تعامل انجام شود. در این سناریو تلگرام مکمل خوبی است تا پیشنهادهای زماندار، جشنوارهها و باندلها را به جامعهای که آماده خرید است منتقل کنید.
برای رسانههای محتوایی و سرویسهای آنلاین:
تبلیغ در تلگرام معمولاً ROI بهتری ارائه میدهد؛ چون ساختار توزیع سریالی محتوا با رفتار مصرف این نوع مخاطب همسو است. اگر لندینگ آموزشی، راهنما یا چکلیست دارید، درج گسترده در تلگرام با تیتر دقیق میتواند عضوگیری و لید را با هزینه منطقی پیش ببرد. نقش اینستاگرام در این مدل بیشتر آگاهیسازی و ساخت اعتبار است و میتواند به افزایش نرخ کلیک تلگرام کمک کند.
برای استارتاپهای تازهکار:
بهتر است تست پیام، پرسونای مخاطب و استراتژی کپی خود را از روبیکا، ایتا و بله شروع کنند؛ چون هزینه ورودی پایینتر است و میشود سناریوهای مختلف را با ریسک کمتر امتحان کرد. وقتی الگوهای موفق پیدا شد، بودجه را میتوان به اینستاگرام و تلگرام منتقل و مقیاس کرد. نکته مهم این است که بدون داشتن نقشه محتوا و برنامه انتشار مشخص، حتی پلتفرمهای ارزان هم خروجی پایداری برای برند ایجاد نمیکنند.
بیشترین بودجه تبلیغاتی در کدام شبکه اجتماعی هزینه میشود؟
در چشمانداز سال ۱۴۰۴ ایران، بیشتر بودجههای تبلیغاتی معمولاً به سمت اینستاگرام میرود؛ چون اکوسیستم اینفلوئنسری در این شبکه جا افتادهتر است، فرمتهای وایرالپذیر مثل ریلز را دارد و میتواند تصمیم خرید آنی را خیلی سریع تحریک کند. با این حال، در کمپینهای محتوایی و لیدمحور، وقتی قیف درست طراحی شده باشد (تیتر دقیق، وعده واضح، لندینگ سریع و پیگیری پس از عضویت)، تلگرام در شاخص «هزینه بهازای اقدام» معمولاً نتیجه جذابتری نشان میدهد. پیامرسانهای داخلی هم بیشتر نقش «زمین تمرین کمهزینه» را دارند؛ جایی برای تست پیام، تست پرموشن و توسعه اولیه دسترسی.
پس جمعبندی تصمیمساز این است: اگر هدف فروش لحظهای و برندسازی بصری است، تمرکز بیشتر روی اینستاگرام منطقیتر است. اگر هدف اصلی جذب عضو و لید با کیفیت بالاتر است، تلگرام انتخاب بهصرفهتری است. و اگر هدف تست سریع سناریو و پیام با بودجه محدود است، شروع از پیامرسانهای داخلی پیشنهاد بهتری خواهد بود.
راهکارهایی برای بهینهسازی بودجه تبلیغات دیجیتال
برای هر کمپین، فقط یک KPI (شاخص کلیدی عملکرد) اصلی تعریف کنید و بقیه شاخصها را از همان استخراج کنید. مثلاً اگر هدف اصلی فروش است، نرخ افزودن به سبد، CTR (نرخ کلیک) لندینگ و نرخ تکمیل خرید میشوند شاخصهای پشتیبان؛ این توصیهها کمک میکنند تا بودجه تبلیغات آنلاین شما در مسیر درست خرج شود و هزینه کمپین تبلیغاتی به بازده واقعی تبدیل شود. کمپین را با بودجه پایین اما هوشمند شروع کنید: چند میزبان همپرسونا را در یک بازه زمانی نزدیک تست کنید تا اثر «زمان» را از نتایج حذف کنید. تیتر، خلاقه و محل جاگذاری را A/B تست کنید و بعد بودجه را براساس نسبت «هزینه به ازای اقدام» و «کیفیت اقدام» (مثل ماندگاری عضو، نرخ بازگشت، LTV (ارزش طول عمر مشتری)) روی برندهها متمرکز کنید. دقت کنید بخش زیادی از هزینهها معمولاً در «قیف بعد از کلیک» هدر میرود؛ یعنی سرعت سایت، هماهنگی پیام تبلیغ با صفحه مقصد، وضوح UVP (ارزش منحصربهفرد محصول یا برند)، مدل قیمتگذاری و سیستم تضمین/بازگشت وجه، همه روی نرخ تبدیل نهایی اثر میگذارند. در نهایت یک «چرخه یادگیری» فعال بسازید: میزبانهای پربازده، پیامهای برنده، ساعات طلایی درج و الگوی فرکانس را ثبت کنید و هر دور کمپین، یک فرضیه مشخص را بررسی و تست کنید.
سناریوهای ترکیب رسانهای با بودجههای مختلف
بودجه محدود (۲ تا ۴ هفته)
در نقطهی شروع، هدف «کشف پیام و میزبان برنده» با کمترین ریسک است. ترکیب پیشنهادی متکی بر تلگرام بهعنوان موتور کشف سریع و ارزانتر، اینستاگرام برای ساخت لایهای از اعتبار بصری، و پیامرسانهای داخلی برای آزمون تیترهای ساده و عددی است. در این فاز، تمرکز بر تست میزبانهای مختلف و یافتن گزینههای تبلیغات پربازده با هزینه تبلیغات ارزان است. اجرای مؤثر یعنی درجهای فشرده در پنجره زمانی نزدیک تا اثر زمان کمینه شود، تست موازی تیتر/کاور/جاگذاری، و گزارش میانمرحله برای قطعووصل سریع. انتظار فروش انفجاری در این فاز منطقی نیست؛ دستاورد واقعی، تعریف خطپایهی CTR/CPA (مقایسه نرخ کلیک با هزینه جذب هر کاربر یا مشتری) و شناسایی حداقل یک میزبان پربازده است. اگر پس از سه درج متوالی به زیر خطپایه سقوط کردید، بهجای افزایش بودجه، فرضیهی پیام یا میزبان را عوض کنید.
جمعبندی کوتاه:
- تمرکز بر Discovery (تبلیغات اکتشافی) نه مقیاس؛ گزارش میانمرحله و توقف سریع بازندهها
- حفظ ثبات وعده در IG/TG/داخلیها برای مقایسهی منصفانه
بودجه متوسط (۴ تا ۶ هفته)
در این مرحله، هدف اصلی «تکرار تماس» و «تثبیت قیف» هست. یعنی مخاطب چند بار با پیام و پیشنهاد برند روبهرو شود تا اثرگذاری بیشتری ایجاد شود.
در این فاز بهتر است سهم اینستاگرام را برای تولید ریلزهای منظم و استوریهای اسپانسری بالا ببرید تا مخاطب بیشتر درگیر شود. همزمان، داخل تلگرام هم چند درج زنجیرهای با دو پیام متفاوت تست کنید تا بفهمید حساسیت کاربر روی تیتر، کاور و جاگذاری دقیقاً چطور تغییر میکند.
یک ادورتوریال مرجع هم تولید کنید که تمام درجها به آن لینک داده شوند؛ این کار هم اعتبار میسازد، هم تحلیل را استانداردتر و منصفانهتر میکند. در پیامرسانهای داخلی هم حضور را به شکل کم اما پیوسته ادامه دهید تا دسترسیتان گستردهتر شود.
معیار موفقیت در این فاز، کاهش تدریجی CPA (هزینه بهازای اقدام) (مثلاً ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به فاز بودجه محدود) و بالا رفتن سهم لیدهای (سرنخ فروش) باکیفیت است. مهمترین نکته این فاز: فقط یک متغیر را در هر هفته تست کنید تا دقیقاً بفهمید چه چیزی واقعاً نتیجه را جابهجا میکند.
جمعبندی کوتاه:
- یک ادورتوریال مرجع بسازید تا سنجش و مقایسه منسجم شود + آزمایش تک متغیر در هر هفته
- انتقال بودجه از میزبانهای ضعیف به میزبانهای موفق، پلکانی و مرحلهای باشد نه یکباره
بودجه تهاجمی (۶ تا ۱۰ هفته)
در اینستاگرام، استفاده از ترکیب چند سطحی اینفلوئنسرها (اینفلوئنسرهای بزرگ، میانرده و نانو) در کنار یک تقویم هفتگی منظم برای ریلزها، باعث میشود حضور برند مداوم و پرقدرت حفظ شود. از طرف دیگر، در تلگرام اگر درجها را در میزبانهای همپرسونا و در بازههای زمانی طلایی (مثلاً عصرهای مشخص) به صورت همزمان انجام دهید، یک اثر موجی ایجاد میکند که خیلی به تبدیل نزدیکتر است.
فضای داخلیها را هم کنار نگذارید، اما بیشتر برای تست پیامهای جدید و توسعهی دسترسی از آنها استفاده کنید؛ بودجه اصلی باید همچنان روی کانالهای برنده بماند.
در این فاز، اگر دو هفته پشتسرهم CPA از سقف هدف عبور کرد اما نرخ تبدیل ثابت ماند، اولین اصلاح باید روی خلاقه/پیام و لندینگ باشد. فقط اگر بعد از اصلاح این دو، باز هم بهبود ایجاد نشد، آن وقت میزبانها و مدیا را جابهجا کنید. هدف این فاز رشد پایدار و ماندگار است، نه رشد کوتاه مدت و هیجانی.
جمعبندی کوتاه:
- اینفلوئنسر چندسطحی + موجهای همزمان در تلگرام برای افزایش سهم صدا
- پروتکل تغییر: اول خلاقه و لندینگ → بعد اگر لازم بود میزبان و مدیا
تبلیغات در پیامرسانهای داخلی (روبیکا، ایتا، بله)
پیامرسانهای داخلی تو سال ۱۴۰۴ بیشتر مثل یک «زمین تمرین کمهزینه» عمل میکنن و در کنار اون، نقش «مکمل توسعه دسترسی» رو هم دارند. رفتار مخاطب این پلتفرمها دقیقاً مثل اینستاگرام و تلگرام نیست؛ اینجا مصرف محتوا آرامتر، متنیتر و بیشتر جامعهمحور اتفاق میافته. به همین خاطر، پیامهایی که ساده، واضح و کاربردی نوشته شده باشند، بهتر جواب میدهند.
اگر بودجه محدوده یا میخواید «پیام» و «پرسونا» رو بدون ریسک زیاد تست کنید، شروع از همین پلتفرمهای داخلی کاملاً منطقیه. بعد از اینکه پیامهای موفق رو پیدا کردید، میتونید اونها رو وارد IG/TG کنید و اونجا مقیاس بدید.
نکته مهم اینه که موفقیت در این فضاها بیشتر به «برنامه محتوای مستمر» و «حضور منظم» وابستهست تا انفجار مقطعی درج. یعنی از همان ابتدا باید برای بعد از جذب، یک برنامه نگهداشت داشته باشید (مثل تولید کانتنت مناسب و ارتباط مداوم) تا عضو جدید فقط وارد نشه؛ بلکه بمونه و درگیر محتوا بشه.
روبیکا؛ توسعه دسترسی با رشد نسبتاً سریع
روبیکا به خاطر تنوع کانالها و گروههای موضوعی، میتونه دسترسی اولیه رو سریعتر بسازه. با این حال، نرخ تعامل معمولاً از اینستاگرام و تلگرام کمتره، پس پیامها باید خیلی روشن، مستقیم و قابل اقدام باشن. بهترین روش اینه که «درج محتوایی» رو همراه با تیتر عددی یا نتیجهمحور داشته باشید تا کاربر به دیدن نمونه یا آموزش کوتاه ترغیب بشه.
برای برندهای تازهکار یا کمپینهای آموزشی و اطلاعرسان، تبلیغات در روبیکا میتونه هزینه جذب اولیه رو منطقی نگه داره و داده کافی برای پالایش پیام بده. اگر میخواید این مسیر رو جدی ادامه بدید، یک «پست پرچمدار» درست کنید که همه درجها به اون ارجاع بدن؛ این کار کمک میکنه سنجش و روایت کمپین یکپارچه و دقیق باشه. به این ترتیب، هزینه تبلیغات روبیکا در مقایسه با سایر پلتفرمها میتواند در فاز تست یا آگاهیسازی بسیار مقرونبهصرفه باشد.
ایتا و بله؛ آزمون پیامهای ساده و جامعههای تخصصی/محلی
در تبلیغات در ایتا، هزینه ورود معمولاً پایینتره و جامعهها بیشتر حالت تخصصی یا محلی دارن. اما نکته مهم اینه که صرف ارزون بودن به معنی بازدهی بالا نیست؛ اینجا «تناسب پرسونا» و انتخاب کانال درست خیلی بیشتر از «تعداد بازدید» اهمیت داره. اگه برای دورههای آموزشی، خدمات حرفهای محلی یا انجمنهای علاقهمندی تبلیغ میکنی، بهتره محتوای تبلیغت روایتمحور باشه — یعنی از مسئله شروع کن و به راهحل برسی — و حتماً از تصویر تمیز و دکمه اقدام واضح استفاده کن.
در تبلیغات در بله هم ساختار کلی مشابه ایتاست، اما کاربرانش معمولاً به برندها و پیامهای معتبر واکنش بهتری نشون میدن. تبلیغات پرهیاهو یا فشار مصنوعی (مثل «فقط امروز!» یا «تخفیف لحظه آخری») اغلب نتیجه معکوس میده. اینجا اعتماد با «فایده واقعی» و «پاسخگویی سریع» ساخته میشه، نه با وعدههای تکراری. وقتی قراره کانال یا گروهی رو برای تبلیغ انتخاب کنی، به کیفیت گفتگوها، نوع تعامل کاربرا و بازگشت اعضای قدیمی دقت کن؛ همین جزئیات نشونههای یه بستر تبلیغاتی سالم و مؤثرن.
بودجهریزی، اندازهگیری و بهینهسازی
برای شروع، بهتره تستهای کوتاه و فشردهای در بازه ۷ تا ۱۴ روزه داشته باشید: چند درج در چند میزبان همپرسونا با تیتر و کاور متفاوت انجام بدید، بعد یک گزارش میانمرحله تهیه کنید تا بتونید سریع بازندهها رو قطع و برندهها رو ادامه بدید. این رویکرد باعث میشود هزینه کمپین تبلیغاتی شما به شکل واقعیتر سنجیده شود و بتوانید بودجه تبلیغات آنلاین را دقیقتر تخصیص دهید.
نرخهای ورودی خام رو تنها معیار قرار ندید؛ «ماندگاری عضو»، «کلیک به لندینگ» و «تبدیل نهایی» رو همزمان بسنجید تا ترافیک کمکیفیت شما رو گمراه نکنه. همه لینکها رو با UTM استاندارد برچسب بزنید و از همون ساختار نامگذاری که در اینستاگرام و تلگرام استفاده میکنید، پیروی کنید تا گزارشها قابل مقایسه باشن.
برای لندینگ هم، نسخه همزبان با هر کمپین داشته باشید؛ یعنی تیتر تبلیغ با تیتر لندینگ یکی باشه، UVP در نیماسکرین اول مشخص باشه و اثبات اجتماعی نزدیک به CTA قرار بگیره.
چه زمانی پلتفرم داخلی انتخاب اول هستند؟
وقتی بودجه محدود دارید و قبل از ورود جدی به اینستاگرام و تلگرام میخواید پیام و پرسونا رو تست کنید، یا وقتی کسبوکار تازهتاسیس دارید و نیاز به ساختن جامعه اولیه هست، یا موضوع شما آموزشی یا خدمات محلیه و گفتوگو و اعتماد تدریجی از فروش فوری مهمتره، پیامرسانهای داخلی میتونن انتخاب خوبی باشن. در این شرایط، داخلیها میتونن هزینه هر اقدام (CPA) رو در فاز کشف پایین نگه دارن و بینشهای عملی مفیدی برای خلاقه و لندینگ در اختیار شما بذارن.
جمعبندی و پیشنهاد حرفهای برای تصمیمگیری تبلیغاتی
هزینه تنها یکی از فاکتورهاست؛ چیزی که واقعاً تاثیرگذار هست، «تناسب رسانه با هدف»، «کیفیت خلاقه و لندینگ» و «نظم در سنجش و بهینهسازی» است. اگر دنبال فروش سریع و اثر بصری هستید، اینستاگرام نقطه شروع خوبیه و با ریتارگت میتونید نتایج رو تقویت کنید. اگر هدف جذب عضو یا لید باکیفیت دارید، روی تلگرام تمرکز کنید و به تیتر و جایگذاری دقت داشته باشید.
برای بودجههای محدود که میخواید پیام رو آزمایش کنید، روبیکا و سایر پیامرسانهای داخلی انتخاب مناسبی هستند و بعد میتونید به IG/TG مقیاس بدید. تیم «جریان» با تجربه و دادههای صدها کمپین واقعی، کمک میکنه مسیر درست با بودجه واقعی رو انتخاب کنید و مرحلهبهمرحله بهینهسازی کنید.
در نهایت، انتخاب بین تلگرام، اینستاگرام و روبیکا باید با تمرکز بر هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی و نسبت آن با بازده تبلیغات دیجیتال انجام شود تا سرمایهگذاری شما پربازده و پایدار باشد.
































الناز بهرامی 1 هفته قبل
این مقاله برای منکه این دغدغه هارو داشتم خیلی کاربردی بود
بعد از مطالعه مقاله وارد پنل کاربری جریان شدم خیلی خوب بود رسانه های مختلف با هزینه دقیق تبلیغ مشخص شده و به راحتی میشه انتخاب کرد و با چندتا کلیک بدون چونه زدن با ادمین کانالها تلیغو انجام داد
کارین پور 2 هفته قبل
مهدی صادقی 3 هفته قبل
ولی از من به شما نصیحت قبل اجرای تبلیغ حسابی تحقیق کنید یا با متخصصین مشورت کنید که هزینه ای که میکنید بازدهی واقعیو داشته باشه
یاسمن خلیلی 3 هفته قبل
سیما اعتمادی 4 هفته قبل
همهجا از بازده تبلیغات دیجیتال صحبت میکنن، ولی وقتی انقد گرونه که آدم نمیتونه سمتش بره چه فایده ای داره؟! واقعاً این بازده به اندازه پولی که خرج میشه هست؟